سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

مبارزه با استبداد

    نظر

به نام او که آفرید هستی را

 

در مباحث اخلاقی و انسان شناسی معمولا دشمن نفس را شیطان معرفی م کنند، و این با طبیعت انسان نیز سازگار است و از نشانه های جنگ حق و باطل مبارزه نفس با شیطان درون است که به واقع جنگی است که هر لحظه آگاهی و درایت و حاکم کردن عقل بر دیگر غریزه های انسانی لازم است، تا این شیطان درون به حاشیه نرود و نفس سرپرستی بدن انسان را به عهده نگیرد نه از اخلاق و نه از دین سخنی خواهد ماند، و انسانیت انسان به قهقرا رفته و حیوانیت پیشرفته  بر جامعه حاکم خواهد شد.

منافع شیطان کنترل بر تن و جسم انسان و منافع نفس سعادت و هدایت انسانی که نفس باید علاوه بر احتیاجات ضروری جسمی باید زمینه برای احتیاجات معنوی نیز فراهم نماید و این کار نفس را سخت خواهد کرد، اما شیطان کافی است ایجابی های وجود انسانی را سلبی نماید و همین باعث می شود قوه اعتباری اخف و اسهل را در وجود انسانی فعال کرده و به دنبال زحمت کمتر و کار آسانتر پیش برود و از جمله کارهای آسان برای انسان درگیر نکردن نفس است و به تعبیری راحت و آزاد زندگی کردن است. 

به هر حال این مبارزه از ابتدای خلقت تا پایان جهان زیست انسان وجود داشته و خواهد داشت. 

اما در اجتماع نیز حاکمان مستبد و خودکامه همان کار شیطان را انجام خواهند داد و تلاش می نمایند بر تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی انسان تسلط و حاکمیت پیدا کنند، خواسته های خود را به نام خواسته های خدا یا ملت و جاه طلبی های خود را به نام مصلحت های حکومتی بر مردمان خود تحمیل می نمایند و این مردم هستند که در نقش نفس و حافظ نظم و اجتماع و آینده جامعه و کشور باید تلاشی دو چندان داشته باشند. 

اما این شیطان و حاکم مستبد تنها در این دو قضیه و موقعیت تبلور پیدا نمی کنند بلکه در سطح جهانی و بین المللی نیز جایگاه خویش را با عناوینی چون آزادی بشر، حقوق بشر، آزادی اعتقاد و نظم نوین جهانی در صدد پیشبرد اهداف شیطانی خویش است، همین قضیه بر ما لازم می گرداند آگاهی یابی و اطلاع و مبارزه با اصل شیطان و اصل برهم زننده نظم نوین جهانی، پس برای مبارزه با غول شیطان و مستبدین ابتدا باید از درون شروع کرد و شیطان درون خود را درهم شکست و آنگاه بر غول استبداد و خود خواهی های درونی یک ملت و افرادی که خود را همه کاره مردم می دانند و آنگاه با پیروزی بر این امور به سمت غول بازی حرکت کرد. 

حال باید غول این بازی سرنوشت کیست و شیطانی که برهم زننده نظم نوین جهانی است کیست یا کدام کشور و کشورها هستند. 

لازم است ابتدا با بیان منافع و اهداف شیطاطین روزگار به معرفی آنان بپردازیم، نظم نوین جهانی آن است که کشورهایی که دارای قدرت و ثروت هستند ترسیم می کنند! این اولین منفعت  گروه شیطان است که اگر کسی به این منفعت ضربه بزند مآخذه و بازخواست خواهد شد، همچنانکه در درون بدن انسان اگر تنها منافع جسم را در نظر بگیریم دچار استبداد درون شده ایم و در یک کشور نیز اگر تنها منافع گروهی خاص در نظر گرفته شود، دچار استبداد سیاسی شده ایم، در ساختار بین الملل هم وقتی چند کشور بخاطر داشتن قدرتهای سیاسی و  اقتصادی و رسانه ای حق وتو را برای خود قائل هستند در واقع به همان استبداد پایبند بوده و کشورهای دیگر را به سخره گرفته و مستعمره خویش نموده اند، هر چند این استعمار، استعمار مدرن باشد. اما باز هم مبارزه ای است بین سهل انگاری و تلاش برای غلبه بر سهل انگاری که کشورهای دیگر با تسلیم در مقابل شیطانهای درونی خویش تسلیم در مقابل شیطان های بین الملل را نشانه پیشرفت و ترقی و تعالی و تعقل می دانند غافل از اینکه اهداف و منافع آن شیطان چه تفاوتها با اهداف و منافع آنان داشته و خواهد داشت. 

اما منفعت شیطانهای بین الملل در بقاء شیطانی کوچکتر به نام رژیم غاصبی است که جز نابودی و غارت دیگر جسم ها و روح ها به چیز دیگری نمی اندیشد، تنها راه مقابله و مبارزه با شیاطین بین الملل، نابودی شیطانی کوچکتر به نام رژیم غاصب است، 

دلیلش این است که شیاطین بزرگتر منافعی دارند که این شیطان برای آنان ترسیم می کند، از جمله اینکه همه کشورهای دیگر را با این شیطان تهدید می کنند، دوم اینکه همین کشورهای ترسو بازار خوبی هستنند برای خرید تجهیزات نظامی آنان بخاطر دفاع در مقابل همین شیطانی که آنان تغذیه اش می کنند، سوم اینکه هر گاه لازم دانستند این گرگ را به رخ آن بز می کشند تا امتیازی جدید یا بیشتر بگیرند، 

خلاصه این شیطان اشغالگر بقای خود را در حمایت ابلیسهای بزرگتر می بیند و ابالیس بزرگتر نیز وسیله ای مناسب هم برای بازار گرمی خود هم برای ترساندن دیگر کشورها بدست آورده اند. از طرف دیگر خود را بدهکار و مدیون او می دانند که عده ای از آنان را در جنگ جهانی اول توسط نازیها کشته اند، 

نکته هایی اینکه تا این شیطان کوچک نابود نشود آرامش به دنیا بر نمی گردد چرا که آرامش شیاطین بزرگتر به وجود این ابلیس است و این ابلیس نیز برای همه خط و نشان کشیده و می کشد، منافع این ابلیس منافع پدران ابلیسش هست و از آنجا که در جایگاه خودش نیز نیست مثل خاری در کفش همیشه و در هر حال موجب اذیت و آزار است و نابودی و کندن این خار می تواند آرمش را به پاها برگرداند و آرامش را به دنیا هدیه کند، چرا که با نابودی آن نه تنها غده ای سرطانی در میان کشورهای مسلمان نیست، آنگاه شیاطین و ابالیس دیگر نیز در این منطقه منفعت و هدفی ندارند، و منطقه به حال خود باقی می ماند و ساکنان منطقه هستند که با قراردادهای خود به سبک پیامبر امنیت و آرامش را به منطقه بر می گردانند.